پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 13 سال و 6 روز سن داره

پارمیس

برای تسلی خاطر بازماندگان زلزله آذربایجان

1391/5/31 12:16
نویسنده : مامان
759 بازدید
اشتراک گذاری

گنجشک با خدا قهر بود...

روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت...

فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اینگونه می گفت:

و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگه می دارد...>

و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست


فرشتگان چشم به لبهایش دوختند،

گنجشک هیچ نگفت و...

خدا لب به سخن گشود:

 

گنجشک گفت:

لانه کوچکی داشتم،

آرامگاه خستگی هایم بود و سر پناه بی کسی ام،

تو همان را هم از من گرفتی.

این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟

لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟

و سنگینی بغض راه کلامش را بست...

سکوتی در عرش طنین انداخت...

فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

خدا گفت:

باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آنگاه تو از کمین مار پر گشودی.>

گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود.

خدا گفت:

و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی.>

اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.

ناگاه چیزی درونش فرو ریخت...

های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

الهه مامان یسنا
23 مرداد 91 0:02
خیلی قشنگ بود. امروز داشتم پیش خودم میگفتم این بندگان خدا که توی تبریز زندگیشون رفت تو هوا مگه چکار کرده بودن؟ این متنت به تمام سوالام جواب داد. حکمتی پشتش هست که ازش بی خبریم
رزاز
23 مرداد 91 0:05
سلام. به شکلکهای نی نی سری پنجم به روزم. خوشحال می شم بهم سر بزنید. دوست داشتید لوگوی وبلاگمو تو تنظیمات وبلاگتون بزارید. با تشکر.
مامان نیایش
23 مرداد 91 11:29
خیلی زیبا و قابل تامل
اما ای کاش میشد ما هم می توانستیم حکمت خواسته های خدا را درک کنیم هر چند که حتما همین هم حکمتی دارد...


مامان نيروانا
25 مرداد 91 7:43
خداي من ! اين زيباترين و قشنگ ترين تمثيليه كه از زلزله شنيدم. هيچ غمي توش نيست. پر از عشقه. پر از معنا. اصلاً نگاه آدمو عوض ميكنه. عالي بود عزيزم. به نظر مياد از نوشته هاي عرفان نظرآهاري باشه يا خودت عزيزم. البته اينقدر به دلم نشست زدمش توي جستجوي گوگل و ديدم كه اووووووَه چقدر نتيجه براش اومد. اما توي هيچ كدوم نامي از نويسنده نبود. خيلي لذت بردم از خوندنش. بهترين انتخاب و نوشته رو پست كردي. فداي دست و دل فهيمت. ببوس پارميسم رو. خيلي نازه ماشالا ، توي دستاي خدا ايمن باشه الهي

فریبای عزیز بسیار افتخار دادی که به ما سر زدی و بسیار لطف داری. من هم اسم نویسنده رو نمی دونم اما هر کی هست بهش دست مریزاد میگم. امیدوارم هممون به این باور برسیم. نیروانای گل رو ببوس.
مامان نسترن
30 مرداد 91 11:00
خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یک ماه ی خود را در رمضان، از این به بعد هم حفظ کنیم


انشاا...
مامان ظریفه
30 مرداد 91 23:22
سلام دوستان میشه خواهش کنم به آیلین من رای بدین تو این مسابقه برنده شه؟ http://koodakeman91.niniweblog.com/post203.php توی نظرات بگین آیلین شماره 9 زحمتی نداره یه لحظه رای بدین دیگه.... باید آدرس وبلاگ یا سایتتونو حتما بزارین تا رایتونو بپزیرن امروز آخرین فرصتشه
مامان نيروانا
31 مرداد 91 7:45
سلام عزيزم، اختيار دارين. مرسي به شما كه منو ميخوني و بهم لطف داري. براي سؤالي كه پرسيده بودي خدمت رسيدم.
يكسري كتاب هست با عنوان كلي رشد كودك‌ كه از تولد تا شش ماهگي، شش تا دوازده ماهگي،‌ يك تا دو سالگي و دو تا سه سالگي رو داره از انتشارات ، اينا ويژگيهاي كودك توي هر سن رو شرح ميده و وسايل و اسباب بازيهايي كه به رشد و تقويت مهارتهاش كمك ميكنه نام ميبره. خيلي هم مختصر و مفيده. اما سي دي هاي دكتر فرهنگ هلاكويي رو من از وقتي حامله بودم گوش ميكردم. خيلي بهم كمك كرد و راهگشا بود. اصلاً انگار پايه ي رفتارها و برخوردهايي كه باهاش ميكنيم از اونجاست. بعد از اون كتاب "وقتي كودكتان ميگويد نه، چگونه او را باخود همراه كنيد" رو خوندم نوشته ي جري ويكف. همين عنوان رو توي گوگل بزني يه عالمه فروشگاه مياد براي خريد اينترنتي. اين كتاب هم خيلي عالي بود براي حدود 2 تا 3 سال كه بچه ها لجبازي ميكنن. اخيراً هم مامان حسناجون يه كتاب معرفي كرد خريدم به اسم "مادر كافي" نوشته ي جوفراست. اينم به نظرم شبيه همين كتاب اولي هست كه برات نوشتم ولي خب خودم هنوز نخوندمش. عنوانش خيلي تأمل برانگيزه و من مقدمه ش رو خوندم قشنگ بود و توضيح داده بود كه چرا مادرِ كافي؟! راستي كتاب دوره ِ فرزندپروري هم خيلي كاربرديه ولي بعد از دو سال با عنوان "SOS كمك براي والدين". به نظرم اول از همه مادرِ كافي رو بخون، انگار بروزتر از بقيه باشه. و بعد توصيه ميكنم همه شون رو بخوني. و اميدوارم بتوني يه پارميس نازنين پرورش بدي عزيزم. كمكِ ديگه اي ازم بر مي اومد بگو. ببوس فرشته ي نازم رو

ممنونم که وقت گذاشتین و همه کتابای خوبو بهم معرفی کردین.واقعا از آشنایی با خانم مهربون و صبور و دانایی مثل شما بسیار خوشحالم. دوستون دارم. نیروانای عزیز رو ببوسید.
❤مامان آزی❤
31 مرداد 91 12:32
___________________--------
_________________.-'.....&.....'-.
________________\.................../
_______________:.....o.....o........;
______________(.........(_............)
_______________:.....................:
________________/......__........\
_________________`-._____.-'شاد باشي مهربون
___________________\`"""`'/
__________________\......,...../
_________________\_|\/\/\/..__/
________________(___|\/\/\//.___)
__________________|_______|آرزومند آرزوهــــاي قشنگت
___________________)_ |_ (__
________________(_____|_____)
............ *•~-.¸,.-~* آپ کردم *•~-.¸,.-~*...........


مرسی آزی جون.خوشحالم کردی که سر زدی.بووووس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پارمیس می باشد