پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

پارمیس

اولین اجرا روی صحنه

سوم خرداد تولد امام علی (ع) بود و به مناسبت این روز مبارک تو پارک شقایق یه جشن شاد واسه شما نی نی ها و البته ما بزرگترا برپا بود و عمو فرشید، مجری برنامه کودک، جشنو با شادی هر چه تمام تر، بیاد موندنی کرد.   وقتی مشغول تماشا بودی و بچه ها بالای سِن شعر میخوندن ازت پرسیدم میخوای بری شعر امام رضا رو بخونی؟ گفتی نه. چند دقیقه بعد دوباره پرسیدم و این بار گفتی میخوام پروانه ی شایسته بخونم . به بابا گفتم که من میرم هماهنگ کنم که پارمیس هم شعر بخونه. بابا گفت نه مطمئن باش بره بالا خجالت میکشه و نمیخونه. به بابا گفتی نه! میخونم. من هم عزممو جزم کردم و دل به دریا زدم و رفتم با مسئول برگزاری جشن هماهنگ کردم. قرار شد منتظر قسمت بعدی...
16 تير 1392

رنگ انگشتی

این ا ولین باریه که با رنگ انگشتی اثر هنری خلق کردی، هنرمند کوچولو بقیه عکسها تو ادامه مطلب همیشه دوست داری عکسای برچسب روی وسایل رو نگاه کنی و نوشته هاشو بخونی(البته با ادبیات خودت). این دفعه اونقدر هیجان زده بودیم (البته من بیشتر) که فرصت این کارو نداشتی اما آخر کار دیگه داشتم وسایلو جمع میکردم قوطی ها رو دستت گرفتی و یه چند دقیقه ای مشغول روخوانی شدی. آخه باید مطمئن باشی که تاریخ مصرفش تموم نشده باشه!! اثر هنریِ زیباتو رو در یخچال زدم و با هر بار دیدن من و بابا کلی حظ میکنیم.   ...
9 اسفند 1391

اولین قهر و آشتی

دیروز واسه اولین بار دعوات کردم. این روزا فکرم حسابی درگیر سازماندهیه و نگرانم که از اول مهر کدوم مدرسه باید برم. بهم پیشنهاد پایه ششم ابتدایی مدرسه پسرونه رو دادن  و جالبه که کتابا همون کتابای اول راهنماییه، با این تفاوت که همشو یه معلم باید درس بده. فکرشو بکن!! طفلک اون معلم یعنی من  . واسه همین یه خورده بی حوصله شدم و تو دختر عزیزم بیخبر از همه جا در کابینتو باز کردی و ظرف ماش رو پخش زمین کردی. انقدر عصبانی شدم که یه جیغ سرت زدم . البته یک لحظه بعد پشیمون شدم ولی واسه اینکه جیغم بی اثر نباشه چشم تو چشم نگاهت کردم و بهت گفتم چرا اینکارو کردی؟؟؟ واکنشت خیلی جالب بود!! اصلاً نترسیدی و تو چشمم نگاه کردی و گفتی اِ منم ...
28 دی 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پارمیس می باشد