وقتی فکر میکنم میبینم خیلی زود گذشت. هر چند روز به روزش طولانی و پر خاطره بود ولی تو یه نگاه کلی انگار همین دیروز بود که جشن تولد یک سالگیتو گرفتیم و پریروز بود که به دنیا اومدی. جشن تولد امسالت هم خدارو شکر با خوبی و خوشی تموم شد اما از اونجایی که پارسال این وبلاگو نداشتیم تا خاطرات جشن پارسال رو واست ثبت کنم بهتر دونستم که مختصری از پارسال بنویسم و بعد برم سراغ جشن 2سالگی. جشن پارسالو پنج شنبه 14 اردیبهشت برگزار کردیم و دهم که تولد اصلی بود بابا ناصر و دایی، خونه مامی پروانه اینا دعوت بودن چون مامان مریم تهران بود و مامی میخواست که تنها نباشن. دایی گیتارشو آورد و بعد از شام کلی آواز خوندیم و شاد بودیم. الان که فکر میکنم میبینم...