پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

پارمیس

تولد بابا

پریشب تولد بابا رضا بود و من هم تو فکر یه سورپرایز خوب واسه بابا. تصمیم گرفتم یه پیک نیک به مناسبت تولد بابای مهربونت راه بندازم. به مامانی مریم اینا هم زنگ زدم و واسه شب دعوتشون کردم مجتمع فرهنگیان شهمیرزاد.کیک خریدیم و  با مامانی و بابایی و دایی و به سمت شهمیرزاد حرکت کردیم. واسه شام جوجه کباب کردیم و تو از دیدن آتیش کلی ذوق کردی. شام خوردیم و چون دیروقت بود مراسم بریدن کیک رو تو خونه اجرا کردیم. جای مامی جون و بابا جون هم خیلی خالی بود. امسال دومین جشن تولد باباست که دختر خوشگلمون تو جمع ما حضور داره اما از پارسال تا امسال کلی بزرگ شدی. پارسال ساکت و آروم خوابیده بودی اما امسال میشینی، راه میری، دست میزنی، و حتی میرقصی تازه بابا رو...
25 تير 1391

مامان بازی

امروز نیمه شعبان تولد امام زمانه.تعطیله و بابا رضا خونست.منم که پنج شنبه ها همیشه خونه ام و افتخار دارم یه روز بیشتر از بابا پیش شازده کوچولو باشم.کاملا نشون میده که خیلی خوشحالی.دست من و بابا رو گرفتی و به اتاقت بردی ،در کمدتو باز کردی و به عروسکات اشاره کردی.واست آوردیم و با آواز دوتا عروسک کلی رقصیدی و خوشحالی کردی.روی پام گرفتم وتکونت دادم.همراه عروسکا زمزمه میکردی.بعد از چند دقیقه خسته شدی و بلند شدی.متکا رو روی پات گذاشتی و عروسکو رو پات خوابوندی!!بلد نبودی که فقط پاتو تکون بدی،همه تنو تکون میدادی! کلی با عروسکات بازی کردی و به مامی و بابا نشون دادی که واسه خودت خانم شدی.ما هم از خوشحالی تو پوست خودمون نمیگنجیدیم.دوست داریم خیلی زیاد ...
16 تير 1391

اولین بار برای تو

دختر عزیزم پارمیس این وبلاگو درست کردم تا خاطرات زیبای کودکیت را ثبت  کنم تا وقتی بزرگتر شدی بخونی و لذت ببری.
15 تير 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پارمیس می باشد