پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 13 سال و 9 روز سن داره

پارمیس

شیرین زبونم

1392/6/28 11:11
نویسنده : مامان
944 بازدید
اشتراک گذاری

تلویزیونو روشن کردم و شبکه کارتونو آوردم تا یه خورده سرگرم بشی و من به کارام برسم. بعد از چند دقیقه اومدی گفتی اینو نمی خوام. این واسه پسرای بزرگه. نگاه کردم به کارتون گفتم چرا؟ گفتی آخه همش میزنن.

 

به مامان مریم گفتی: مامان مریمی چقدر گردنبندت قشنگه!! مامانم گفت مال مامیت بوده. گفتی:وقتی مجرد بوده؟ من و مامان مریم که این شکلی شده بودیم تعجب پرسیدیم مجرد بوده یعنی چی؟ گفتی: خونه ی بابا ناصر بوده دیگه! شگفتاتعجب

 

عینک جدید خریدم و دایی محمد داشت بهم میگفت چرا عینکت تو چشت یه جور خاصی واستاده، انگار تنظیم نیست. تو هم گفتی: اِ نگووووو! دوست داری من بگم تو زشتی؟

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان نیایش و نازنین
30 شهریور 92 9:01
سلام . آفرین و ماشالا به این دختر باهوش و شیرین زبون


مرسی عزیزم ار حسن توجهت.
الهه مامان یسنا
30 شهریور 92 16:58
یعنی عاشق این ادبیات خاص پارمیسم.... قربون تو برم.. راست میگه دیگه دایی محمد خوشت میاد بهت بگیم زشتی!!!


فدات مهربونم
مامان مهبد کوچولو
12 مهر 92 21:29
عزیززززززززززززززززم . ای جانم به تو کوچولوی مهربون و بلا
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پارمیس می باشد