عید اومد، بهار اومد
دختر گلم امروز شانزدهمین روز از سال نود و دو است و من فرصت کردم که تو این خونه هم، اومدن سال نو رو به شما و دوستای گلمون تبریک بگم.
سال نو مبارک
نوروز به روایت تصویر (1)
چهار شنبه سوری و آخرین شام سال 92
سال تحویل رو خونه ی خودمون بودیم و دایی محمد هم افتخار داده بود و ما رو تو این لحظه ی مبارک همراهی میکرد.
در حال گرفتن عیدی از دایی
بعداز ظهر هم خونه ی مامان بزرگ و مامانیٍ من واسه عید دیدنی رفتیم.
روز یکم فروردین راهی سفر شدیم به قصد یزد.
جندق شهری در دل کویر
ادامه سفر در ادامه مطلب
بازار تاریخی نائین، بازارچه صنایع دستی
پارمیس به همراه باباجون و مامی جون
اردکان، در حال خرید حاجی بادوم به همراه سروش
وفتی سروش خواب بود سراغ ماشیناش رفتی و دلی از عزا در آوردی
اما این خوشی کوتاه بود و انگار سروش شستش خبر دار شده بود و زود اومد سراغ ماشیناش
اولین باری که شتر دیدی در راه رفتن به یزد
و این هم اولین تجربه کوهنوردی در عبادتگاه چک چک
ادامه دارد...