پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 13 سال و 5 روز سن داره

پارمیس

و امّا عشق

1392/1/22 23:54
نویسنده : مامان
273 بازدید
اشتراک گذاری

میخوام واست از یه دوست عزیز بگم. از وقتی که با لطف بی حد و مرز خاله الهه با محیط نی نی وبلاگ آشنا شدم، بیشتر از نوشتن واسه تو، به خوندن خاطرات دو تا مامان دوست داشتنی که از دخترای عزیزشون مینویسن وابسته شدم. خاله الهه و یسنای نازنین ، فریبا و نیروانای دوست داشتنی. الهه که همیشه مونسم بوده و همدل. اما فریبا عزیزیه که اونقدر از راه دور منو جذب کرده و وابسته که خیلی موقع با موبایل کانکت میشم و یه سر به خونه ی این دو عزیز میزنم و بیرون میام. وقتی تصمیم گرفتیم واسه عید به کرمان بریم، همش خدا خدا میکردم که فریبا و دختر نازنینشو ببینم. میدونستم خاله الهه حتما بهشون سر میزنه. واسه همین دلم قرص بود که میتونم این دو عزیز رو ببینم. اما وقتی فهمیدم که فریبا اینا هم مسافرتن کلی حالم گرفته شد و نا امید. سعادت دیدار خاله الهه، عمو محمد و یسنا جون رو نداشتیم و حسابی کلافه بودم. خدا رو شکر چشممون به جمال یه دوست دیگه ی بابا روشن شد، عمو معین و همسرش خاله معصومه و البته دختر نازنینشون فرنیا.

نا امید از همه جا وقتی فهمیدم مهمونسرا اینترنت داره مثل همیشه یه سر به وبلاگ نیروانای عزیز زدم و باز هم با ناامیدی تمام برای فریبا نوشتم که ما تو دیار شماییم و سخت تو فکرتون. جونم برات بگه که وقتی خدا بخواد دل آدمو شاد کنه، در کمال ناباوری بهترینها واسه آدم پیش میاد. صبح روزی که بار و بندیل رو بسته بودیم تا راهی سمنان بشیم  یعنی پنج شنبه هشت فروردین هزار و سیصد و نود و دو، بابا رضا موبایلشو بهم داد و گفت که الهه خانومه. الهه گفت که موبایلت خاموشه، روشن کن که فریبا جون کارت داره. خلاصه با خاله فریبا قرار ملاقات گذاشتیم و من هنوز باورم نمیشد که میخوام فریبای ادیب و دختر دوست داشتنیش رو ببینم.

همونطور که خاله فریبا با قلم تواناش این خاطره رو ثبت کرده، این ملاقات تو یه کوچه ی پر مهر اتفاق افتاد، اونقدر با دیدن این خونواده عشق دریافت کردیم که آرزو کردم کاش این مسافت زیاد بینمون نبود و من میتونستم هر روز این انسانهای عزیز رو ببینم. پارمیس جان، خاله فریبا و نیروانا فوق العاده ان. اونقدر صمیمی و پر مهر بودن که تو هم این محبت رو حس کردی. به قول خاله فریبا تنها وقتی اهلی شده باشی میتونی اینو حس کنی، تا ساعتها بعد ازم میپرسیدی: پس نیروانا کجاست؟ مامان جون قلم من توانایی ثبت اونهمه محبت این خانواده رو نداره. انسانهای بزرگی که معنی دیار کریمان رو به ما فهموندن.

از خدای بزرگ میخوام که باز هم سعادت دیدار این خانواده ی دوست داشتنی رو بهمون بده و به قول فریبا، روزی طلایی تر از راه برسه و از دیدار هم سرشارمون کنه.آمین

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

الهه مامان یسنا
23 فروردین 92 3:20
خیلی به من لطف داری تو من درمقابل مهربونیای تو کاری نکردم این صفای و معرفت خودته. خوشحالم که واسه سفرتون چنین حسن ختامی داشتین به چه زیبایی کرمان رو ترک کردین. دلم برای دیدارتون پر میکشه
مامان مهبد كوچولو
24 فروردین 92 11:43
سلام عزيزم . ايشالله كه هميشه و از همه كس عشق و محبت دريافت كنيد و دور و برتون پر باشه از اين دوستاي واقعي چه حيف شده كه الهه ي ناز و يسناي گل از اين ديدار شيرين دور موندند ! برام نوشته بودي كه داري پارميس رو از شير ميگيري . ايشاللخ كه هر چه زودتر بتوني با افسردگي و ناراحتي كنار بياي و براي خودت حلش كني . عزيزم من هم خيلي درد داشتم ولي راه حلش رو توي خصوصي برات ميگم .
مامان مهبد كوچولو
24 فروردین 92 11:46
خصوصي داري عزيزززززززززززززززم
مامان مهبد كوچولو
28 فروردین 92 9:23
سلام عزيزم . بهتري ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه كار كردي موفق شدي ؟ ببوس گل دختر رو
مامان نیروانا
31 فروردین 92 8:01
وحیده جونم مهرِ بی بدیل تو ما رو در بر گرفت وگرنه همونطور که میبینی من اونقدرا لایق اینهمه تعریف نیستم. به خدا شرمنده ی محبتتم دوست عزیز و نازنینم. وحیده ی عزیزم، هزاران بار خدای مهربونم رو شاکرم که در آخرین لحظات اقامتتون توی دیارمون به من این سعادت رو داد که از نزدیک مهر و عشق تو نازنینم رو دریافت کنم، پارمیس گلم رو بغل کنم و با بابا رضا و عموپویا آشنا بشم. دوستی با تو و خونواده ی عزیزت موهبت بزرگ خداوندی برای ماست و امیدوارم شایسته ی نگه داشتن این موهبت الهی باشیم. دلم میخواد دومین دیدارمون هرچه زودتر از راه برسه و یه دل سیر همدیگه رو ببینیم و برا هم حرف بزنیم و کاش با دیدار الهه و یسنا همراه باشه. کوچیکتم دوست خوب من! یادگاری قشنگت برای نیروانا پر از خاطره ست و همیشه با دیدنش میگه هدیه ی پارمیسه. ممنونم از یادگاری های قشنگی که توی دل و دستمون گذاشتین. با تمام احترام در مقابل مهرتون سر خَم میکنم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پارمیس می باشد